تجدید ارزیابی یکی از مباحث مهم در بازار سرمایه است که به ارزشگذاری مجدد داراییها در شرکتها اشاره دارد. به زبان ساده، این فرآیند شامل محاسبه و بازبینی ارزش روز داراییها مانند داراییهای ثابت، نامشهود، سرمایهگذاریها و داراییهای زیستی مولد است. پس از تأسیس شرکت، تمام داراییهای جاری و غیر جاری باید ارزشگذاری شوند و این ارزش در صورتهای مالی ثبت گردد. هنگامی که مبلغ دفتری یکی از داراییها به دلیل تجدید ارزیابی افزایش مییابد، این افزایش به عنوان مازاد تجدید ارزیابی در دفاتر ثبت و به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه نمایش داده میشود. تجدید ارزیابی منجر به افزایش مبلغ دفتری یک دارایی میشود و تأثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی شرکت دارد.
تجدید ارزیابی چیست؟
تجدید ارزیابی به زبان ساده به معنای بهروز کردن ارزش داراییهای یک شرکت است. به عبارت دیگر زمانی که ارزش واقعی یک دارایی زیاد میشود، مبلغ دفتری آن دارایی نیز افزایش مییابد و این افزایش تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی در ترازنامه ثبت میشود و بهعنوان بخشی از حقوق صاحبان سهام نمایش داده میشود. با تجدید ارزایابی به افزایش سرمایه شرکت کمک میشود.
داراییهای ثابت مشهود مانند ساختمانها و ماشینآلات، سرمایهگذاریهای بلندمدت و همچنین داراییهای زیستی مولد مانند زمینهای زراعی و باغها دارایی تجدید ارزیابی هستند. این داراییها بهصورت دورهای ارزیابی میشوند تا ارزشهای ثبتشده در حسابها با واقعیتهای بازار همخوانی داشته باشد.
چرا شرکتها باید اقدام به تجدید ارزیابی داراییها نمایند
در شرایط اقتصادی ایران،با نرخ تورم سالانه ۳۰ تا ۴۰ درصد، ارزش داراییهایی که یک شرکت در زمان تأسیس خریداری کرده، در طول زمان به طرز قابل توجهی کاهش مییابد. بهعبارتی، اگر شرکت بخواهد این داراییها را جایگزین یا مجدداً خریداری کند، ناچار به پرداخت هزینهای چندین برابر مبلغ استهلاک ثبتشده در دهه گذشته خواهد بود. در این راستا، برای حفظ بقای خود و تداوم فعالیت، شرکتها باید ارزش داراییهای خود را متناسب با نرخ تورم بهروز کنند و در پایان دوره استهلاک، اقدام به سرمایهگذاری و خرید ماشینآلات جدید نمایند. در اقتصادهای تورمی، مانند ایران، تجدید ارزیابی داراییها حداقل هر پنج سال یکبار ضروری است تا فرآیند تولید و سرمایهگذاری دچار اختلال نشود.
با این حال، شرکتها در خصوص تجدید ارزیابی داراییها و افزایش سرمایه از این محل با چالشهای متعددی مواجهاند. یکی از مشکلات اصلی مربوط به قوانین سازمان امور مالیاتی است که هزینه استهلاک مازاد ناشی از تجدید ارزیابی داراییها را بهعنوان هزینهای قابلقبول مالیاتی نمیپذیرد. این بدان معناست که اداره دارایی مالیات را بر اساس سود قبل از تجدید ارزیابی محاسبه میکند. بنابراین، شرکتها نه تنها باید هزینه تجدید ارزیابی را پرداخت کنند، بلکه مالیات بیشتری نیز به دلیل عدم پذیرش این هزینه به سازمان امور مالیاتی بپردازند.
علاوه بر این، انتظارات سهامداران عمده نیز مانع دیگری در مسیر تجدید ارزیابی داراییها است. به دلیل اینکه تجدید ارزیابی منجر به ذخیره بیشتر استهلاک میشود، این موضوع در نهایت منجر به کاهش سود شرکت و در نتیجه کاهش میزان سود تقسیمی به سهامداران میگردد. بسیاری از سهامداران عمده که با هدف دریافت سود تقسیمی شرکتها را خریداری کردهاند، به همین دلیل از تجدید ارزیابی پرهیز میکنند. این وضعیت باعث شده که شرکتها در تصمیمگیریهای مرتبط با تجدید ارزیابی داراییها با موانع جدی مواجه شوند و از این امکان استفاده نکنند.
همیـــن الان مشــــاوره بگیر...
کارشناسان ما منتظر پاسخگویی به شما هستند.
انطباق تجدید ارزیابی داراییها با استانداردهای حسابداری و قوانین مالیاتی
استاندارد حسابداری شماره ۱۱ مربوط به داراییهای ثابت مشهود در بند ۳۳ است که دوره تجدید ارزیابی این داراییها به تغییرات ارزش منصفانه آنها بستگی دارد و معمولاً هر ۳ تا ۵ سال باید انجام شود. همچنین، برای سرمایهگذاریها دوره تجدید ارزیابی یکساله تعیین شده است. بند ۴۲ این استاندارد بیان میکند که مازاد تجدید ارزیابی داراییها بهعنوان درآمد تحققنیافته شناسایی میشود و امکان افزایش سرمایه از این محل فقط در موارد قانونی مجاز است. در واقع، دولت در بودجه خود درآمد ناشی از افزایش ارزش داراییها را مشمول معافیت مالیاتی قرار داده است، با این قید که هزینه استهلاک مازاد تجدید ارزیابی هزینهای قابلقبول مالیاتی نیست.
بر اساس قوانین بودجه سالهای مختلف از جمله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ و همچنین ماده ۱۷ قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی، شرکتها این اختیار را دارند که داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند به شرط آنکه مازاد به سرمایه منتقل شود. از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴، بسیاری از بنگاههای اقتصادی از جمله بانکها، با ارزیابی املاک و سرقفلی، سرمایه خود را از مقادیر پایین به چند هزار میلیارد ریال افزایش دادند. بهعلاوه، شرکتهایی که تا پایان سال ۱۳۹۴ مازاد را شناسایی کنند، تا پایان سال ۱۳۹۵ فرصت دارند که سرمایه خود را در اداره ثبت شرکتها ثبت نمایند.
از ۰۱/۰۱/۱۳۹۵ به بعد، شرکتها دیگر نیازی به انتقال مازاد تجدید ارزیابی به سرمایه ندارند تا مشمول معافیت مالیاتی شوند. تبصره یک ماده ۱۴۹ قانون مالیاتهای مستقیم (اصلاحی ۳۱/۰۴/۱۳۹۴) نیز تأکید میکند که شرکتها مطابق با استانداردهای حسابداری داراییهای خود را تجدید ارزیابی کنند، اما از حق انتقال به سرمایه برخوردار نیستند. بنابراین، شرکتهایی که در سال ۱۳۹۵ تجدید ارزیابی انجام میدهند، باید مازاد را بهصورت سالانه در حقوق صاحبان سهام نمایش دهند و همچنین صورت سود و زیان جامع را ارائه دهند. در صورت فروش یا برکناری دارایی، مازاد مربوطه مستقیماً به سود انباشته منتقل میشود و تجدید ارزیابی باید با همکاری کارشناسان رسمی دادگستری یا کارشناسان قوه قضاییه انجام گیرد.
تضاد افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی با استانداردهای بینالمللی IFRS
برخی از شرکتها بهمنظور بهرهمندی از ماده ۱۷ قانون حداکثر توان تولیدی و خدماتی و همچنین خروج از شمول ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت، یا به دلایل مرتبط با اصلاح ساختار مالی و کاهش نسبت اهرمی، اقدام به تجدید ارزیابی داراییها و انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه میکنند. این اقدام اگرچه منجر به شفافتر شدن صورتهای مالی شرکتها میشود، اما به دلیل افزایش هزینههای استهلاک و کاهش سود هر سهم در نهایت منجر به افت ارزش سهام این شرکتها میشود، در مقایسه با شرکتهای مشابهی که از تجدید ارزیابی امتناع کردهاند، بهطور فراگیر مورد استقبال قرار نگرفته است.
انتقال مازاد تجدید ارزیابی بهحساب سرمایه در صورت مجاز بودن طبق استانداردهای حسابداری ممکن است، اما این امر با استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) در تضاد است. بر اساس این استانداردها، شرکتهایی که برای نخستین بار صورتهای مالی خود را بر اساس IFRS تهیه میکنند، ملزم به رعایت این استانداردها در ارائه اقلام مقایسهای برای سه سال قبل از آن هستند.
این شرکتها، در صورتی که بخواهند صورتهای مالی خود را مطابق با IFRS تنظیم کنند، عملا نمیتوانند اقلام مقایسهای را اصلاح کرده و سرمایه را کاهش دهند. به همین دلیل، تنها راهحل ممکن ممکن است درخواست اخذ مجوز خاص از بنیاد IFRS باشد تا با رعایت الزامات بینالمللی بهطور قانونی از مزایای تجدید ارزیابی داراییها استفاده کنند.
مازاد تجدید ارزیابی
مازاد تجدید ارزیابی داراییها به تفاوت بین ارزش دفتری داراییها و ارزش روز آنها اشاره دارد. ارزش دفتری که به بهای تمام شده دارایی به همراه استهلاک انباشته آن محاسبه میشود، ممکن است در طول زمان به دلیل تغییرات بازار و شرایط اقتصادی تغییر کند. در واقع، هنگامی که ارزش بازار یک دارایی بیشتر از ارزش دفتری آن باشد، این اختلاف بهعنوان مازاد تجدید ارزیابی شناسایی میشود. این مازاد در صورتهای مالی بهعنوان یک عنصر مثبت در حقوق صاحبان سهام نمایش داده میشود و به افزایش اعتبار مالی و توانایی سرمایهگذاری شرکت کمک میکند.
سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید...
کارشناسان ما منتظر پاسخگویی به شما هستند.
مثال تجدید ارزیابی دارایی ثابت
به عنوان مثال فرض کنید یک شرکت در تاریخ 29 اسفند 1399 داراییهای خود را تجدید ارزیابی میکند. در این راستا، ارزش منصفانه ساختمان شرکت به مبلغ 190,000 ریال برآورد میشود، در حالی که مبلغ دفتری آن 170,000 ریال است. در نتیجه، تفاوت بین این دو مبلغ که همان مازاد تجدید ارزیابی است، 20,000 ریال محاسبه میشود. برای ثبت این تعدیل در دفاتر حسابداری، حساب ساختمان به میزان 20,000 ریال افزایش یافته و معادل آن، حساب مازاد تجدید ارزیابی به همین مبلغ به ثبت میرسد. پس از این تجدید ارزیابی، مبلغ دفتری جدید ساختمان 190,000 ریال خواهد بود و با فرض عمر مفید باقیمانده 17 سال، استهلاک سالانه برای سال 1400 به حدود 11,176 ریال محاسبه میشود.
روش های ارزیابی موجودی
شرکتها برای ارزیابی ارزش موجودی کالاهای فروشنرفته هنگام تهیه صورتهای مالی از روشهای حسابداری خاصی استفاده میکنند که به آن ارزیابی موجودی میگویند. اهمیت این فرآیند زمانی مشخص میشود که حسابداران برای تهیه ترازنامه و سایر صورتهای مالی نیاز به ارزش موجودی دارند. زیرا کمبود یا مازاد موجودی تأثیر قابلتوجهی بر تولید و سودآوری کسبوکار دارد. عدم شفافیت در این ارزش چالشهای بزرگی برای شرکت ایجاد میکند.
یکی از مسائل اصلی در حسابداری تعیین بهای تمامشده کالا است. در شرایطی که قیمت خرید کالاها در طول دوره ثابت باقی بماند، ارزیابی آن ساده است. اما به طور معمول، قیمتها در طول دوره مالی تغییر میکنند و این مسئله شناسایی این که کالاهای فروختهشده با چه قیمتی خریداری شدهاند را دشوار میسازد.
مراحل ارزیابی موجودی
شناسایی موجودی فروشنرفته اولین مرحله در ارزیابی موجودی است. پس از این مرحله، نیاز به تعیین نرخ برای هر محصول وجود دارد تا بتوان مقدار نهایی را محاسبه کرد. زمانی که برای یک محصول هزینههای متفاوتی پرداخت شده باشد، به یک روش محاسبه برای تعیین نرخ مشترک نیاز است.
روشهای ارزیابی موجودی و مزایا و معایب آنها
روشهای مختلفی برای ارزیابی موجودی کالا وجود دارد که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- FIFO (First In First Out)
در این روش کالاها به ترتیب تاریخ خرید به فروش میرسند. به عبارت دیگر، اولین موجودی خریداریشده، اولین کالایی است که فروخته میشود. بنابراین، موجودی که در پایان دوره باقی میماند، مربوط به آخرین خریدها است.
این روش هماهنگی خوبی بین جریان هزینه و ورود و خروج فیزیکی کالاها ایجاد میکند و بهای تمامشده موجودی به قیمت روز بازار نزدیکتر است. در زمان تورم، این روش موجب افزایش ارزش موجودی پایاندوره و کاهش بهای تمامشده کالاهای فروختهشده و در نتیجه افزایش سود ناخالص می شود. شرایط افزایش سریع قیمتها، ممکن است تصویر دقیقی از هزینهها ارائه ندهد و مالیات بیشتری را بر اساس سود بالاتر به همراه داشته باشد.
- LIFO (Last In First Out)
این روش برعکس FIFO است، به این معنا که آخرین کالاهایی که وارد انبار میشوند، اولین کالاهایی هستند که فروخته میشوند. کالاهایی که در پایان دوره در انبار باقی میمانند، قدیمیترین خریدها هستند.
در زمان نوسانات قیمت در این روش هماهنگی بیشتری بین درآمد و هزینهها وجود دارد و سودها در دورههای مختلف تقریباً یکنواخت خواهند بود. همچنین، به دلیل محاسبه بهای تمامشده بیشتر، مالیات کمتری پرداخت میشود. محاسبات این روش پیچیده است و به دلیل عدم واقعی بودن میزان سود، استفاده از آن در بسیاری از کشورها از جمله ایران ممنوع است.
- WAC (Weighted Average Cost)
در این روش، بهای تمامشده موجودی کالا بر اساس میانگین بهای تمامشده کالاها محاسبه میشود. این میانگین با تقسیم کل هزینه بر تعداد کل کالاهای خریداریشده بهدست میآید. این روش سادگی و هزینه کمی دارد و برای شرکتهایی که گردش فروش بالایی دارند، مناسب است. عدم تطابق میانگین با ارزش روز کالا این روش را در زمان نوسان قیمت در بازار ناکارآمد میکند.
- روش شناسایی ویژه
این روش در شرکتهایی که موجودی کمتری دارند و کالاها گرانبها و متفاوت از یکدیگر هستند، کاربرد دارد. در این روش، بهای خرید یا ساخت هر کالا با کالای دیگر متفاوت است و با خروج هر کالا از انبار، بهای خاص آن کالا از موجودی کل کسر میشود. این روش به دلیل تطابق دقیق درآمد و هزینه، مطلوب به شمار میآید. به دلیل محدودیت در کاربرد برای کسبوکارهای بزرگ و احتمال دستکاری اسناد برای نشان دادن سود کمتر، از این روش کمتر استفاده میشود.
انتخاب روش مناسب برای ارزیابی موجودی کالا بر اساس شرایط خاص هر شرکت و نوع کالاهای موجود در انبار اهمیت زیادی دارد.
برای دریافت مشاوره تماس بگیرید...
کارشناسان ما منتظر پاسخگویی به شما هستند.
ارزش گذاری موجودی چیست؟
ارزیابی موجودی یک فرآیند حسابداری است و توسط شرکتها انجام میشود تا ارزش موجودی فروش نرفته را هنگام تهیه صورتهای مالی تعیین کنند. موجودی یکی از داراییهای کلیدی برای هر سازمان است و ارزشگذاری صحیح آن برای ثبت در ترازنامه ضروری است. این ارزیابی به بهبود دقت صورتهای مالی کمک میکند تا مدیران نسبت گردش موجودی را تعیین کنند و بر اساس آن برای خریدهای آتی برنامهریزی نمایند. به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه پوشاک در پایان سال تعداد N شلوار باقیمانده داشته باشد، محاسبه ارزش مالی این شلوارها برای ثبت در ترازنامه ضروری است.
برای ارزیابی موجودی، شناسایی اقلام فروخته نشده تنها یکی از مراحل اولیه است. پس از این مرحله، لازم است که به یک نرخ مشخص دست یابید تا آن را با تعداد اقلام باقیمانده ضرب کنید و ارزش نهایی را محاسبه کنید. با توجه به نوسانات قیمتها در طول سال، انتخاب یک تکنیک مناسب برای محاسبه نرخ مشترک بسیار مهم است. تکنیکهای مختلف ارزیابی موجودی به شما کمک گرده تا بهترین روش را برای تجارت خود انتخاب کنید و ارزش موجودی خود را به درستی محاسبه کنید.
ذخیره تجدید ارزیابی چیست؟
ذخیره تجدید ارزیابی یک اصطلاح حسابداری مهم است که به شرکتها این امکان را میدهد که در ترازنامه خود سطری به منظور ثبت تغییرات ارزش داراییهای خاص ایجاد کنند. این ذخیره زمانی به کار میرود که ارزش دفتری یک دارایی تغییر کرده باشد. به عبارت دیگر، هنگامی که ارزش بازار یک دارایی تحت تأثیر نوسانات ارزی یا تغییرات قابل توجه دیگری قرار میگیرد، شرکت از ذخیره تجدید ارزیابی استفاده کرده تا از این تغییرات در صورتهای مالی خود آگاه باشد و اطلاعات دقیقی ارائه دهد.
ذخایر تجدید ارزیابی زمانی به کار میروند که ارزش بازار داراییها به دلیل نوسانات شدید در بازار یا روابط ارزی دستخوش تغییرات عمدهای شوند. به عنوان مثال، در شرایطی که ارزش داراییهای بلندمدت، مانند مستغلات یا داراییهای ارزی به شدت در حال تغییر است، شرکتها با استفاده از ذخایر تجدید ارزیابی، این نوسانات را به درستی در ترازنامه خود ثبت میکنند. ذخایر تجدید ارزیابی به عنوان یک روش برای به روز رسانی ارزش دفتری داراییها در ترازنامه عمل میکنند.
یکی از ویژگیهای مهم ذخایر تجدید ارزیابی این است که این ذخایر به صورت بدهکار (افزایش) یا بستانکار (کاهش) بسته به تغییرات ناشی از تجدید ارزیابی ثبت شوند. شرکتها به دلایل مختلفی، از جمله ضرورت تجدید ارزیابی داراییها، از این ذخایر استفاده میکنند. مقدار ذخیره تجدید ارزیابی بهطور مستقیم بر ارزش کل داراییهای ترازنامه تأثیر میگذارد.
شرکتها این امکان را دارند که در طول سال، بدون انتظار برای تعدیلات برنامهریزی شده ماهانه یا سهماهه، به ذخیره تجدید ارزیابی اضافه کنند یا از آن کم کنند. این قابلیت به آنها کمک میکند تا ارزش داراییهای خود را به طور دقیقتری از طریق فعالیتهای روزانه حفظ کنند. در واقع، ذخایر تجدید ارزیابی میتوانند به عنوان یک ابزار مفید برای حفظ شفافیت مالی در ترازنامهها عمل کنند.
شرکتها ممکن است از خطوط ذخیره به جای یا در کنار کاهش یا کاهش ارزش استفاده کنند. استهلاکها و کاهش ارزشها معمولاً به دلیل کاهش غیرمنتظره ارزش داراییهای بلندمدت به عنوان هزینههای یکبار مصرف تلقی میشوند.
ثبت ذخایر
اندوخته تجدید ارزیابی یک ابزار حسابداری است،. در بسیاری از موارد، این ذخیره موجب افزایش یک خط ذخیره یا بدهی شده، یا اینکه باعث کاهش ارزش یک دارایی میشود. به عبارت دیگر، هنگامی که یک ارزیابی مجدد از داراییها صورت میگیرد، این اندوخته به طور مستقیم بر ترازنامه و صورتهای مالی شرکت تاثیر دارد.
اگر ارزش یک دارایی کاهش یابد، ذخیره تجدید ارزیابی به منظور کاهش ارزش دفتری آن دارایی در ترازنامه منظور میشود. در این حالت، هزینه ناشی از کاهش ارزش به حساب هزینهها در صورت سود و زیان اضافه میشود و به این ترتیب، کل هزینه تجدید ارزیابی به عنوان بدهی ثبت میگردد. به عبارت دیگر، این کاهش ارزش مستلزم یک ورودی جبرانی است که باید در حسابهای مالی ثبت شود.
برعکس، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد، اندوخته تجدید ارزیابی به گونهای عمل میکند که هزینه ذخیره جبرانی از طریق اعتبار کاهش مییابد و به این ترتیب، ذخیره تجدید ارزیابی در ترازنامه از طریق بدهکاری افزایش مییابد. اندوخته تجدید ارزیابی نه تنها به حفظ تعادل در ترازنامه کمک میکند، بلکه به شرکتها این امکان را میدهد که تغییرات ارزش داراییها را بهطور دقیقتر پیگیری کنند و تصمیمگیریهای مالی بهتری را انجام دهند.
ارزش دفتری در مقابل ارزش منصفانه
اندوخته تجدید ارزیابی به تعدیل اقلام خاصی اشاره دارد که هنگام تجدید ارزیابی یک دارایی مورد نیاز است و منجر به افزایش یک خط ذخیره یا بدهی شده یا ارزش یک دارایی را کاهش میدهد. در صورت کاهش ارزش یک دارایی، این اندوخته به منظور کاهش ارزش دفتری آن در ترازنامه منظور میشود و به عنوان بدهکار در حساب هزینهها ثبت میگردد. برعکس، در صورت افزایش ارزش دارایی، هزینه ذخیره جبرانی کاهش یافته و ذخیره تجدید ارزیابی در ترازنامه افزایش مییابد. ارزش دفتری پس از کسر استهلاک انباشته محاسبه میشود و برای داراییهای بلندمدت به جای ارزش منصفانه ثبت میشود، در حالی که داراییهای کوتاهمدت با ارزش بازار منصفانه خود در ترازنامه حمل میشوند.
نکات مربوط به تجدید ارزیابی
ذخایر تجدید ارزیابی زمانی به کار میروند که ارزش بازاری داراییها به دلیل نوسانات شدید در روابط ارزی تغییر کند. این ذخایر به عنوان یک ابزار حسابداری برای تنظیم ارزش دفتری داراییها است و در نتیجه تغییرات ناشی از تجدید ارزیابی را منعکس مینمایند. هرگاه ارزش دارایی افزایش یابد، این ذخیره به عنوان بستانکار ثبت میشود و در صورت کاهش ارزش به عنوان بدهکار در حساب هزینهها لحاظ میگردد. این سازوکار به شرکتها کمک کرده تا با دقت بیشتری نوسانات ارزش داراییهای خود را در ترازنامه منعکس کنند و تصویر واقعیتری از وضعیت مالی خود ارائه دهند.
سخن پایانی
تجدید ارزیابی داراییها یک فرآیند ضروری در حسابداری است تا شرکتها ارزش واقعی داراییهای خود را با توجه به تغییرات بازار و شرایط اقتصادی بهروز کنند. این فرآیند به بهبود دقت اطلاعات مالی و تصمیمگیریهای استراتژیک و مدیریت ریسک در سازمانها کمک میکند. با استفاده از ذخایر تجدید ارزیابی، شرکتها نوسانات ارزش داراییهای خود را بهتر مدیریت میکنند و از آن برای ارائه تصویری شفافتر و دقیقتر از وضعیت مالی خود استفاده میکنند.